مقدمه

عشق به سرزمين مادري ريشه در عمق وجودي هر انساني دارد و آنچه مسلم است اين است كه هر انساني به فراخور اطلاعاتي كه از تاريخ و تمدن سرزمين مادريش دارد به خود مي بالد كه ريشه ، گوشت و پوست هر انساني با داشته هاي فرهنگي اجتماعي سرزمينش پيوندي ناگسستني دارد و هر چه استعدادهاي ذاتي و داشته هايي كه پيشينيان در يك سرزمين به يادگار گذاشته اند بيشتر باشد افتخاري كه نصيب افراد آن سرزمين مي كند به همان نسبت بيشتر است .

 

 

آداب و رسوم مردم کهنوج

آداب و رسوم و فرهنگ هر خطه اي عامل تمايز بخشيدن بين افراد آن خطه از افراد ديگر                  مي شود ، رفتارها و اعمالي كه ريشه در گذشته افراد يك منطقه دارد و اگر نمي بود تشخيص باورها و اعتقادات افراد يك جامعه از ديگر جوامع مشكل مي نمود ، اين آداب و رسوم تقريباً تمامي زندگي افراد را در بر مي گيرد و شامل مراسم عزاداري ، ازدواج ، بازيها ، رقص ها و … مي شود كه هر منطقه اي بنا به آنچه از گذشتگان به ارث برده است آنها را انجام مي دهد ، در ذيل به برخي از آداب و رسوم محلي شهرستان كهنوج اشاره مي كنيم .

ازدواج 

جشن ازدواج در برگيرنده ي مراسم خواستگاري ، نامزدي ، كاغذ گردوني  و خونه رون مي شود .

مركيخدايي ( خواستگاري )

معمولاً سن پسران بين 20 تا 25 سال و دختران بين 16 تا 22 سال مي باشد ، پس از اينكه پسر دختر محبوب خود را يافت و يا به پيشنهاد والدينش ، ازدواج با دختري را پذيرفت ، پدر و مادرش جهت انجام خواستگاري آماده مي شوند ، آنها ابتدا پيرامون دختر مورد نظر و خانواده دختر رضايت داشتند يكي از زنهاي خانواده پنهاني موضوع را با مادر دختر در ميان مي گذارد تا از رضايت آنها آگاه شود در صورتيكه والدين پسر از موقعيت و وضعيت خانواده دختر رضايت داشتند يكي از زنهاي خانواده پنهاني موضوع را با مادر دختر در ميان مي گذارد تا از رضايت آنها آگاه شود در صورتي كه والدين دختر و همچنين خود دختر راضي بودند به همان زن اطلاع مي دهند ، آنگاه والدين پسر با چند تن از ريش سفيدان قوم براي خواستگاري به منزل عروس مي روند ، پس از اينكه از هردري صحبت كردند يكي از ريش سفيدان پس از مقدمه چيني موضوع خواستگاري را با پدر عروس در ميان مي گذارد ،

در صورت رضايت پدر عروس همان موقع يا روز بعد مراسم ( جُل پُج يا شال و انگشتر ) انجام مي گيرد و چند نفر از زنهاي خانواده ي داماد حلقه ، انگشتر و يا لباسي را به نشانه نامزدي به منزل عروس مي برند كه از اين تاريخ تا روز عقدبندان را دوران ( پانمزدي ) پسر و دختر مي گويند كه در گذشته از اين روز تا هنگام عروسي ، دختر خود را ازنامزدش دور نگه مي داشته و با پسر هيچگونه رابطه اي نداشت كه به اين شيوه عمل ( روگروني يا پوشاندن ) مي گفتند و هنوز افراد سالمند و متعصب بر اين عقيده ها اصرار مي ورزند .

جشن كاغذ گردوني ( عقد كنان )

مراسم كاغذ گردوني يا عقد كنان با تعيين وقت قبلي و با اجازه پدر دختر در منزل عروس برگزار مي گردد كه در اين روز اهالي ده و طايفه داماد از طرف پدر داماد و بستگان و قبيله عروس از طرف پدر عروس براي صرف نهار و شيريني دعوت مي شوند و براي گرم شدن جشن از طرف پدر داماد يك چنگ نواز و تنبك زن دعوت مي شود در اين روز لباسهاي عروس را توسط زنهاي قبيله داماد تحويل مادر عروس مي دهند  آنها نيز لباس و چادر عروس را اندازه گرفته و مشغول خياطي و دوختن لباس عروس مي شوند . هنگام تحويل لياسها به مادر عروس ، عروس در پشت پرده  مي نشيند يكي از زنهاي مجرب به نمايندگي از خانواده داماد كه معمولاً خواهر ، عمه يا خاله داماد است درب چمدان را باز نموده و يكي يكي لباسها و جواهرات را برداشته و با صداي بلند نام و نوع جنس را ذكر مي كند و به حاضرين نشان مي دهد و پس از تماشا و صرف شيريني و شربت درب چمدان را بسته و تحويل خانواده عروس مي دهد ، لازم به ذكر است كه قبل از مراسم عقد بندان چند نفر از ريش سفيدان به درخواست خانواده داماد به منزل پدر عروس مي روند تا هنگام و تاريخ عقد و همچنين مهريه و شيربها را مشخص مي كنند كه به اين رسم جول گذرون مي گويند .

جشن عروسي ( خوندگ يا خونه رون )

با كسب اجازه از پدر عروس جشن عروسي در وقت معيني برگزار مي گردد كه تمام افراد طايفه ي عروس ، داماد ، دوستان و آشنايانشان به جشن عروسي دعوت مي شوند ، جشن عروسي خود چند مرحله دارد .

حنابندان

حنا را در سه نوبت به دست و پاهاي عروس و داماد مي مالند بار اول در شب دو روز مانده به عروسي دفعه دوم روز بعد و آخرين مرتبه در شب قبل از عروسي است كه در آخرين مرحله از مهمانان براي صرف شام  و شيريني دعوت مي شود . هنگامي كه حنا توسط زنها درست و آماده  مي شود ديگر زنها حاضر هلهله و شادي مي كنند ، حناي داماد و عروس هر يك جداگانه و در منزل خودشان بسته مي شود ، حناي عروس را كه از قبل درست شده است به منزل داماد مي برند كه اگر منزل عروس نزديك يا در همان آبادي باشد  يكي از زنها سيني حنا را روي سر گرفته و اسپند دود كرده و مسير را طي مي كنند در گذشته وقتي حنا را از منزل داماد به خانه عروس مي بردند رسم بر اين بوده كه يك قطعه طلا از قبيل انگشتر ، گوشواره يا النگويي را در ظرف حنا مي گذاشتند تا وقتي عروس دست به حنا بزند آنرا بيابد كه به اين رسم ( زرتوي حنا ) مي گفتند و اگر چنين  نمي شد عروس حنا نمي بست . از لحظه اي كه حنا به دست عروس و داماد بسته مي شود آنها را هرگز تنها نمي گذارند زيرا بر اين عقيده اند كه از اين لحظه تا سه روز بعد از عروسي در پي صدمه زدن به عروس و داماد هستند براي همين دعا و مهره هاي طلسمي را در پارچه اي مي دوزند و به سر دوش آنها يا در جيب آنها مي گذارند ، در هنگام حنا بستن زنها دست و هلهله مي زنند و در گوشه سيني محتوي حنا ، اسپند دود مي كنند در شب جتا بندان دهل و ساز نواخته مي شوند و مردان قبيله اقدام به رقص هاي سنتي (( چوچاپ )) و نمايش هاي چوب بازي و كشتي مي كنند و گاهي هم يك چنگ نواز دعوت مي كنند كه به اين چنگ نواز در لهجه محلي (( پهلوان )) مي گويند .

رقص هاي سنتي

شامل : چوچاپ ، چاپ دستي ، سركنگي ( چاردار ) شيلي ، دستمال بازي ، فاطي سليماني ، چاپر مشكي ، كلمپرو سه چاپ بلوچي است كه از اين رقصها سه رقص شيلي ، دستمال بازي ، فاطي سليماني مخصوص خانمهاست ، كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم :

چوچاپ

رقص سنتي و نمايشي است كه معمولاً در جشن هاي عروسي اجرا مي كنند اين رقص رقصي مردانه است كه بصورت گروهي انجام مي شود و از نظر شركت كننده محدوديتي ندارد ، در اين رقص ابتدا افراد دايره وار مي استند در حاليكه هر كدام چوبي به طول يك متر در دست دارند سپس دهل زن به همراه فردي كه ساز مي نوازد در وسط دايره قرار مي گيرد و با ريتم خاصي كه مخصوص اين رقص است شروع به نواختن مي كند ، افراد شركت كننده بايد با هم زوج باشند و هنگام نواختن دهل و ساز بايد همزمان چوبهايشان را با فرم و فن خاص خود به هم بزنند بدين ترتيب كه هر نفر در حالي كه نفر سمت راست چوبش را پايين مي گيرد بايد چوب خود را پايين مي گيرد تا فرد سمت چپ عين عمل او را تكرار كند اين عمل را بايد تمام افراد در يك زمان واحد و هم نوا با صداي خاص ساز و دهل انجام دهند در حالي كه با هر جهش نمايشي همگام با هم ، همان خط دايره را به آرامي دور مي زنند ، هر چه اززمان بگذرد جهش اعمل رقص همنوا با صداي دهل شتاب و سرعت بيشتري مي گيرد و هر نفري كه خسته شد و يا چوبش شكست از دور خارج مي شود ، رقصان با سرعتي كه هر لحظه بر آن افزوده مي شود به شكلي تماشايي و هيجان انگيزي دور مي زنند كه اين دور زدن همراه با جهش ها و رقص هاي ويژه اي همنوا با ريتم دهل مي باشد و تماشاگران نيز هر يك به نوعي ، مردها با دست زدن و زنها با هلهله كردن آنها را تشويق مي كنند تا اينكه در اوج هيجان و سرعت با قطع شدن صداي دهل و ساز اين رقص سنتي به پايان مي رسد .

ضرب المثلها

1- آدم بدبخت سگ اِی جمازی اَگِرُتی

برای آدم های بدبخت و بد شانس استفاده می شود .

2- اویتی تُمی تو کَتِکُن خو بِکَن  

می خواهد مزه ای به غذاهایش بدهد .

هنگامی که کسی قبل از انجام دادن کاری خود را به طریقی نشان بدهد .

3- ای تُ وبن دنبال سرزنین ، بِرَستن

برای آدم تنبل به صورت طعنه می گویند

4- ای کِردی دوماد دلم ای دح رو

از کردار داماد دلم از دخترم رفت .

برای بدخلقی طرف مقابل می گویند .

5- بهونه ی چُکان زیر نُکان

هنگامی که مادر به بهانه پسرش چیزی را تقاضا کند .

6- پارک تو گوسکُن

هنگامی که نوجوانی همراه بچه های کوچک بازی کند .

7- تُ ای خوه مُ اِی بِرا  زیادیت ای کجا

موقعی که یکی از اقوام و خویشان خود را بالاتر و برتر از دیگران بگیرد .

8- چاروک مادرون سر دخترُن

هنگامی که دختران رفتار مادر را تقلید می کنند .

9- چِن چِنَک زَخون کشتار مردن

هنگامی که زنان عامل جنگ و درگیری باشند .

10- خری ای جو جکیده

یعنی مشکلش حل شده و کسی را نمی شناسد .

11- خمیرت مَدَ ای سگُن  عاروسی همسایه دُروگن

هنگامی که به امید مراسم عروسی همسایگان منتظر غذا باشند .

12- خدا اَدیستی که نی دادی

برای آدم خسیس به کار می رود .

13- رو مَدَ به روباری پا دنبالت اَیاری

برای آدم های پر رو و بی شرم به کار می رود .

14- روگِنُن بِرِزِن نَه هر نُه مَن

زمانی که کاری تا آخر خراب شود .

15- زن بیوه بِگر که مال داره شو نیم شو چنگال داره

برای ترغیب ازدواج آدمهای شکم پرست و مال دوست به کار می رود .

16- سُوار خَرِن شَهاذ خَرِن

هنگامی که وسیله ای همراه یا دست انسان باشد و به دنبال آن بگردد .

17- طَمَعهُم که بَه سینه و پشت     بدستم گر اَرکَیی خشک 

کسی که توقع زیاد داشته باشد .

18- گاوُن اَرَن هور بَه هور   تو کجا اَری گاو شگول

برای آدم ضعیفی که با آدم های زرنگ می گردد .

19- هرویدی سُوار خَر بودی لنگونت بُجُمن

برای کسی که هنوز به جایی نرسیده و می گویند این و آن می کنم .

20- یاری که نَبو همدم  بَهرِی برو جهندم

برای ناسازگاری زن و شوهر یا شریک می گویند .

 

عقايد مردم منطقه

مردم اين منطقه داراي فرهنگ و عقايد بسيار عجيبي در گذشته بوده اند كه با خرافات همراه بوده و پاره اي از آنها در حال نيز مرسوم است . به نحوسات فوق العاده معنقد بودند . برخي از روزهاي هر ماه و ايام هفته را نيز نحس مي دانستند و در آن روزها از انجام هر كاري و نوع رفت و آمدي امتناع مي كردند .

 در اينجا ما به ذكر پاره اي از اين اعتقادات بطور اختصار مي پردازيم .

1-روزهاي شنبه و چهارشنبه به نزد كسي كه مصيبت زده است نمي روند .

2-اگر ناخن دست و پا را در خانه مي گرفتي مي گفتند بركت و روزي از خانه مي رود و مَثل مي زدند : پِنج ( ناخن ) دست به خونه ( خانه ) پِنج پا به  روخونه  ( رودخانه ) يعني ناخن دست را در خانه بگير و ناخن پا را لب رودخانه .

3-اگر لبه هاي قيچي را به هم مي زدي مي گفتند جنگ و دعوا مي شود

4-اگر روباه يا شغال در شب كنار آبادي زوزه مي كشيد مي گفتند خبر مرگ كسي مي رسد

5-اگر هنگام صرف چاي قند به طورناگهاني در استكان چاي مي افتاد مي گفتند مهمان  مي رسد .

6-اگر بلبلي در نزديكي خانه آواز مي خواند مي گفتند مسافري از راه مي رسد يا خبر خوشحالي به آنها داده مي شود .

 

ادبيات و گويش هاي محلي

فولكور به اندازه اي دامنه دار مي باشد كه مي توان در مورد هر كدام از آنها كتابهايي به رشته تحرير در آورد . لهجه ها وابستگي كامل به اوضاع محلي دارند يعني دسته اي از لغات زاييده احتياجات طبيعي هر منطقه هستند و همچنين وجه تسميه بسياري از آباديها كه به طور مسلم رابطه مستقيمي با موقعيت و آب و هوايي منطقه دارد از جمله اموري هستند كه بايد حتماً به آنها توجه شود . در اينجا تعدادي از اصطلاحات و گويش هاي محلي را نام مي بريم :

فارسي

لهجه محلي

تلفظ

پسر

پُس

Pos

ديروز

دوشي

Doshi

برادر

بِرا

Bera

مادر

مُو

Mow

خانه

لًهر

Lahar

قاشق

كاشغ

Kashokh

سرفه

كولگ

Koleg

قورباغه

گُك

Goak

دايي

خالو

Khalou

خواب

خو

Khov

عسل

عسل

Asal

آرد

هارت

Hart

مرغ

مُرگ

Morg

فوق سر

بُشك

boshk

فارسي

لهجه محلي

تلفظ

گاونر

نرگا

Narga

مگس

پَشِك

Pasheg

- لالايي ها

مادران اين خطه از ايران براي آرام ساختن ، خوابانيدن و گاهي كه كودك گريه مي كند اشعاري مي خوانند كه با هلهله و لالايي همراه بوده ، سراينده اين لالايي ها معلوم و مشخص نيست بلكه از نسلي به نسل ديگر پيوسته منتقل گشته و به دست ما رسيده است.

عواملي چند در شكل گيري لالايي ها دخالت داشته و دارند كه مي توان عمده اين عوامل را كه از دين ، اعتقاد به قيامت ، قرآن و رنج و سوز مادران كه براي فرزندان متحمل مي شوند نام برد .

كه اشعاري تكراري مي شوند :

            لَلُم لالا بكو تا خوابت بيايه

          بلا بر جون رودم نيايه

لَلْ به بچه عزيز گفته مي شود و معني اين بيت آن است كه فرزندم دراز بكش و راحت باش تا خوابت بيايد و هيچگونه بلا و دردي برايت پيش نيايد .

انواع بازيهای محلی

1- بازيهاي رقابت گروهي                 2- بازيهاي رقابت فردي

1- بازيهاي ( رقابت گروهي )

در اين بازي كه در زمين هاي شني و نرم انجام مي شود ، افراد به دو گروه تقسيم مي شوند . يك گروه به عنوان مهاجم و يك گروه به عنوان مدافع كار دفاع از يك نشانه كه به آن آب ( يو ) مي گويند بر عهده مي گيرند . هنگام شروع بازي نفرات با دست راست پاي چپ را از پشت يا بالعكس گرفته و با سر و سينه و يك دست ديگر به حريف حمله مي كنند . هر كس پاي او به زمين برخورد مي كند ، خودبخود از دور بازي حذف مي شود . گروهي كه مهاجم هستند سعي دارند ياران خود را بيشتر به نشانه آب برسانند و گروهي كه محافظ هستند ، سعي در دفاع از آن نشانه و دور كردن حريفان دارند .

در پايان نفرات گروه مهاجم كه به آب رسيده اند ، با نفرات گروه محافظ كه هنوز در دو بازي هستند سنجيده مي شوند . هر گروه كه نفرات آنها بيشتر باشد برنده است و دور بعد مي توانند مهاجم بازي شوند .

 

كنايه ها

مردم اين منطقه سخنان فراواني را به عنوان كنايه به كار مي برند كه هر كدام معاني خاصي دارند مثلاً كسي كه از وضع مالي خوب و بالايي برخوردار باشد مي گويند ( فلاني بر خر مراد سوار است و يا وضعش توپ است ) يا فلاني گاوش زاييده يعني رسوا و بدنام شده است و يا اينكه هنوز سوار خر نشدي پايت را تكان مي دهي .

 

 

پيشگويي هاي خرافاتي

- سنگ به سنگ زدن باعث جنگ و درگيري در اينده مي شود و آن را نحس مي دانند .

- ناخن هاي دو نفر به هم ريختن نشان از جنگ و درگيري است .

- موهاي دو نفر به هم ريختن نشان از جنگ و درگيري آنان است .

- نگهداري ناخن دست زن و پاي مرد باعث زيادي روزي مي شود .

- ماست دادن زياد براي مايه شير به همسايه باعث كم شدن شير آن حيوان مي شود .

- صوت زدن در خانه و مغازه موجب كم شدن روزي مي گردد .

-غذا در گلوگير كردن بيانگر گرسنگي يكي از نزديكان آن نفر است .

- اگر زن حامله خوراكي را ببيند و آن خوراك را به او ندهند باعث كج بيني چشم بچه او مي شود .

- آويزان بودن يك تار موي زن در صورت او نشانگر آمدن عزيزي از سفر است .

- بالا آمدن تكه چاي بر روي استكان خبر از امدن مهمان مي دهد .

- افتادن خمير آرد از ظرف خميري خبر از آمدن كسي مي دهد .

- افتادن مژه بر روي گونه نشانگر رسيدن پيغامي است .

- تنگ شدن ناگهاني كفش نشان از مصافحه و احوالپرسي با كسي است .

- پرش عضلاني لب نشان از مصافحه با عزيز خود مي باشد .

- پرش عضلاني چشم راست را به فال نيك مي گيرند

- پرش عضلاني چشم چپ را نحس مي دانند .

- خارش كف دست چپ نشان از اين دارد كه كسي در همان حين به بدگويي آن نفر مي پردازد .

- سكسكه كردن خبر از اين مي دهد كه كساني در مورد او صحبت مي كنند .

- خارش كف پا نشانگر آمدن باران يا سوغاتي به او مي رسد .

- حركت روباه و پرنده اي به نام دمبيل از چپ به راست را فال نيك مي گيرند .

- حركت روباه و پرنده اي به نام دمبيل از چپ به راست را نحس مي دانند .

- ته ديگ خوردن دختران و پسران مجرد باعث وزيدن طوفان در روز عروسي انان مي شود

- خوردن مغز گوسفند براي بچه هايي كه ختنه نشده اند مناسب نيست .

- اگر زن باردار در شب اول ماه به دنبال ماه بگردد در موقع زايمان چند بار درد زايمان  مي گيرد اما زايمان نمي كند .

- اگر زن باردار هنگام ماه گرفتگي بدنش را بخاراند بر بدن بچه نشاني يا خالي مي افتد .

- صاف بدن شانه گوسفند و بز را به فال نيك مي گيرند زيرا خبر از امدن باران ، خير و بركت به صاحب مال مي دهد .

- تيره بودن شانه گوسفند نحس است زيرا خبر مرگ ، فقر و حوادث ناگوار براي صاحب مال و طايفه او مي دهد . براي رفع تيرگي شانه گوسفند يا بزي ديگر را مي كشند تا شانه آن صاف گردد .

 

 

 

 

 

اماكن زيارتي

مقبره بي بي طيبه و فرزند خردسالش در ازلي كه از فرزندان موسي بن جعفر ( ع) مي باشد كه خود دليلي محكم بر قدمت وجود اين سرزمين در زمان ظهور اسلام مي باشد .و اين زيارتگاه مورد توجه عامه مردم اين شهر مي باشد و هم چنين در چجهل و سه كيلومتري شرق شهرستان كهنوج مقبره ديگري از امامزادگان مي باشد كه نام آن شاهزاده ابوالقاسم معروف به زيارت بچه مي باشد .

وجود آبشار زرچين ، آب و هواي كوهستاني زرچين جذابيت اين شهرستان را دو چندان  مي نمايد كه متأسفانه اكثر افراد به دليل بي توجهي مسئولين اين شهرستان اين آبشار از داشتن جاده مناسب محروم مي باشد . 

مجتمع نازدشت كه در زمان سلسله پهلوي متعلق به اطرافيان شاه بود و اكنون در تملك بنياد مستضعفان و جانبازان مي باشد جايي ديدني و با باغات مركبات و خرما و وجود انواع ميوه هاي گرمسيري و همچنين وجود كاخي مجلل در اين باغ از نقاط فوق العاده ديدني كه هنگام عيد نوروز مردم معمولاً براي تفريح به آنجا مي روند و روز خود را در آنجا صرف لذت بردن از طبيعت و تماشاي ديدنيهاي اين نقطه مي نمايند .

يكي ديگر از مناطق شهرستان كهنوج آبگرم چالگان كه اكنون حد و مرز بين شهرستان كهنوج و شهرستان رودبار مي باشد كه از اين آبگرم داراي خواص درماني فراواني كه مأمني مطمئن براي آنانكه از دردهاي موضعي و عضلاني رنج مي برد و با وارد نمودن تن رنجور خود را در اين آب از درد خود كاسته و به كاشانه خود مراجعت مي نمايند .

 

اين شهرستان داراي مردماني رشيد و غيرتمند از گذشته ايام تا كنون بوده كه آخرين قهرمان اين شهر كه دنيا از رشادت آن در حيرت مانده آزاده شهيد سرافراز محمد شهسواري بود كه اگر تمام شهر را به نام آن بخوانند باز هم قطره اي در مقابل دريا است .

گردشگری

زیارتگاه ها و اماکن تفریحی

1- زیارت بی بی طیبه : در چهارکیلومتری شهر کهنوج قرار دارد ، وی از فرزندان امام موسی کاظم ( ع ) بوده و با توجه به اینکه زیارتگاه فوق در منطقه ای زیبا واقع گردیده مکان جالبی جهت زیارت و سیاحت می باشد .

2- قلعه کهنوج به کلات ضرغام معروف و از آثار گرانبهای باقیمانده از روزگاران گذشته به شمار می رود .

3- منطقه حفاظت شده مهروئیه : از آثار ثبت شده ملی می باشد و یکی از زیباترین جنگلهای استان محسوب می شود .

4- تنگ زرچین : دره ای پر از نخل و رودخانه ای فصلی که به وقت زمستان و بهار جاری می شود و در شمال غربی شهر کهنوج و ابتدای کوههای کلمرز واقع است .

5- درگز : یک آبادی کوهستانی بدون سکنه ، در جنوب روستای چاه زیارت  در بخش مرکزی کهنوج واقع است ، دره ای زیبا و پر از نخل می باشد و اکنون یک سد آبخیزداری احداث و بر زیبایی آن افزوده است .

6- زیارت دیوان مراد : یک آبادی برگرده کوه کلمرز که هنوز دست کم 15 خانوار در آنجا زندگی می کنند و از همه نقاط شهرستان جهت زیارت و سیاحت به آن مکان مقدس می روند .

7- زیارت شیث : در شمال روستای بنگود و در دره ای از کوههای کلمرز قرار دارد .

8- قلعه گلاشکرد : در دهنه دره شور کوههای کلمرز واقع و چندین تپه و محوطه باستانی اطراف آن قرار دارد و دره ای پر از انبوه نخلها بر زیبایی آن افزوده است .

9- تنگ آبشوئیه : این آبادی در موردان است ، تنگه ای که به تونل سبز شهرت یافته و در تابستانها خوش آب و هوا ترین جای در این شهرستان است .

10- نقش نگاره تنگ موردان : در هفت کیلومتری جنوب غربی روستای موردان مکانی بنام دهنه دره .

11- جنگل کنار عشقی : در روستای چاه ریگان و در کنار باغهای مرکبات و نخلستانها و مزارع کشاورزی چشم اندازی زیبا و متنوع را به تماشا می گذارد .

12- گرگ سلیمانی : در 10 کیلومتری جنوب غربی شهر کهنوج بر گرده کوهی است که نمای کلی شهر از آن مکان مشاهده می شود و دارای چشمه و درختان کهنسالی مانند جم و انبه می باشد .

13- زران : دره ای سرسبز به درازی 2 کیلومتر که بیش از سه هزار نخل دارد

14- گیشکندر : مکانی که امامزاده بی بی طیبه در آنجا مدفون است و در ارتفاعات موسوم به دمیلک در حاشیه جنوبی شهر واقع و مردم از این پارک طبیعی که پوشیده از درختان نخل می باشد استفاده نمایند .

15- نخلستانهای بارگاه : با توجه به بلندی ارتفاع منظره های زیبایی به نمایش می دهند و در همه ایان افراد زیادی جهت سیاحت به آنجا می روند .

16- منطقه آب باریک : با داشتن رودخانه ای فصلی که در ایام عید و روزهای تعطیل افراد زیادی جهت سیاحت و تفریح به آن منطقه می روند .

17- روستای دهکهان : وجود روستا در بین کوهها با داشتن چشمه ها و باغهای مرکبات باعث جذب افراد زیادی به آن منطقه می شود .

18- شوباد کهنوج : بادی که در شبهای کهنوج به وزیدن در می آید و با نسیم خنک و لطیفش آهنگ نجابت این دیار را به رهگذران می سراید .

19- پارک شهر واقع در بلوار شهید بهشتی میدان 22 بهمن جنب سینما شوباد کهنوج

صنایع دستی شهرستان کهنوج

الف هنرهای دستی

در گذشته هنرهای دستی رونق بسیاری داشته است امروزه به دلیل تحولات اجتماعی و اقتصادی نوین این صنایع با ارزش جای خود را به صنایع نوین داده است .

1- حصیر بافی : حصیر را از برگهای خرما درست می کنند بدین شکل که برگهای خرما را جمع می کنند و خشک می کنند سپس آنها را اب می زنند و حصیر می بافند که در خانه های روستا هم هنوز وجود دارد .

2- درزیر : دَرَزیر در واقع شبیه سبدهای کوچک امروزی است ، در  دَرَزیر خرما و رطب تازه می ریزند و آن را سوغاتی از روستا به جاهای دور می برند ، طریقه بافتن آن هم به این شکل بود که ساقه خرما را می بریدند بدون آنکه برگهای خرما را از آن جدا کنند در ابعاد کوچ درست می کردند .

سوَت : سوت را از برگهای خرما در ابعد کوچک ، متوسط و بزرگ درست می کردند . از سوت هنگامی که درختان نخل خرما می شدند برای تکاندن خوشه های خرما در آنها استفاده می کردند .

3-پریگ : پریگ را هم از برگهای درخت خرما درست می کردند و خرما را در آن می گذاشتند تا در زمستان سال آینده از آن استفاده نمایند .

4- سواس : نوعی کفش بود که از رشته های نازک تنه درخت خرما بافته می شد .

5- چیلک : نوعی طناب است که از برگ درخت خرما بافته می شود و خیلی هم محکم است .

مـوقعيـت جغرافيايي

شهرستان كهنوج در جنوبي ترين قسمت استان كرمان قرار دارد . اين شهرستان از شمال به شهرستان جيرفت و از غرب و جنوب به استان هرمزگان و از شرق به منطقه جاز موريان سيستان و بلوچستان محدود مي شود ، ارتفاع آن از سطح دريا 505 متر مي باشد كهنوج از دو منطقه كوهستاني جنوب و ناحيه پست شرقي و شمالي تشكيل شده است در ناحيه كوهستاني آن كوه هاي بشاگرد واقع شده كه دنباله كوههاي زاگرس بوده و تا جازموريان ادامه دارند و اين شهرستان را از استان هرمزگان جدا مي كنند ، كهنوج بطور كلي داراي آب و هوايي گرم  و بارندگي آن كم است و بيشتر بارندگي ها بصورت رگبارهاي پراكنده و شديد مي اشد ، هليل رود مهمترين رود اين شهرستان است كه در شمال جريان دارد و به باتلاق جازموريان مي ريزد . با آنكه اين شهرستان بزرگترين شهرستان استان كرمان مي باشد اما به نسبت وسعتش جمعيت آن كم است كه علت عمده آن عدم توجه به كشاورزي در گذشته و همچنين بدي آب و هوا بوده كه خوشبختانه اكنون با توجه به رفع كمبودهاي بهداشتي ، فرهنگي و اقتصادي همچنين توجه به كشاورزي از جمعيت بيشتري برخوردار و تا اندازه اي جلو مهاجرت گرفته شده است ، كهنوج شهري جديد الاحداث محسوب مي شود كه تا اوايل انقلاب اسلامي تقريباً روستايي محسوب مي شد ولي پس از انقلاب از رشد چشمگيري برخوردار شده است اين شهرستان به علت دارا بودن زمينهاي حاصلخيز و آبهاي زير زميني فراوان در اطراف جازموريان مساعد و مناسب براي كشاورزي و دامپروري است

كشاورزي

وجود خاك حاصلخيز و مناسب همچنين آبهاي زير زميني فراوان بخصوص در اطراف جاز موريان شرايط مناسبي را براي كشت انواع محصولات كشاورزي فراهم آورده است ، آب و هوا و شرايط اقليمي خاص منطقه سبب شده است كه اكثر محصولات اين منطقه در كشور حالت نوبرانه داشته باشند و جزو اولين محصولات كشاورزي باشند كه در كشور ثمر مي دهند و وارد بازار مي شوند . اين شرايط سبب جلب افراد زيادي براي سرمايه گذاري در اين منطقه شده است بنحوي كه همه ساله از ماه هاي آذر تا خرداد كه محصولات ثمر مي دهند شاهد حضور تعداد كثيري افراد غير بومي در منطقه براي خريد و حمل اين محصولات به داخل يا خارج كشور هستيم .

يكي از نكات قابل ذكر در مورد كشاورزي اين خطه ذكر اين نكته است كه بعلت شرايط اقليمي خاص منطقه زمين هيچگاه تحت آيش قرار نمي گيرد و دائماً در طول سال كشت و زرع در آن صورت مي گيرد بدين نحو كه :

در شهريور هر سال كشاورزان زمين را براي كشت انواع محصولات آماده مي كنند و در فصل پاييز شروع به كشت انواع محصولات كشاورزي مي نمايند . در مهرماه گوجه و خيار در آبان ماه گندم ، هنداوانه و لوبياسبز و در آذرماه سيب زميني و پياز مي كارند  ، البته لازم يه ذكر است كه كشت سيب زميني همانند خيار در هر سال دوبار ، يكي در فصل پاييز و ديگري در فصل تابستان و در شهريوراه صورت مي گيرد . كشت سيب زميني به همراه پياز در آذر ماه در قالب طرح استمرار صورت مي گيرد تا نياز كشور را به اين دو محصول در زمستان با كمبود اين محصولات در كشور مواجه ايم بر طرف نمايد .

فصل برداشت اين محصولات بدين شرح است : خيار از اواخر آذر ماه ثمر مي دهد و برداشت آن شروع مي شود كه فصل برداشت اين محصول تا اواخر ارديبهشت به طول مي انجامد ، برداشت گوجه فرنگي نيز از بهمن ماه شروع مي شود و تا اواخر ارديبهشت ماه ادامه مي يابد ، برداشت سيب زميني و پياز نيز همانطور كه قبلاً اشاره كرديم در دو نوبت يكي در آذر ماه و ديگري در بهمن و اسفند ماه صورت مي گيرد ، برداشت هندوانه ، گندم و لوبيا سبز نيز در فصل بهار صورت مي گيرد پس از برداشت اين محصولات در تابستان دوباره زمين زير كشت خياتر ، لوبيا چشم بلبلي ، ذرت و سيب زميني مي رود كه از اين محصولات بجز سيب زميني كه در آذر ثمر مي دهد ، همگي در اواخر شهريور يا اوايل مهر ثمر داده و برداشت مي شود و به عبارت بهتر در هيچ فصلي از سال زمين تحت آيش نيست و دائماً زير كشت انواع محصولات منطقه قرار مي گيرد .

محصولات باغي در منطقه ، مركبات و خرما مي باشد كه اكثراً به استانهاي همجوار و ديگر استانهاي كشور صادر مي شود .

به علت آب و هواي گرم همچنين بارندگي هاي محدود ، كشاورزي به صورت ديمي در اين منطقه امكان پذير نيست و كشاورزان زمينهاي خود را به شيوه آبي زير كشت مي برند كه آب مورد نياز براي كشاورزي در اين شهرستان از طريق چشمه ، قنات و عمدتاً از طريق چاه تأمين مي شود .

در مورد جايگاه منطقه از نظر محصولات كشاورزي در كشور بايد گفت اين منطقه يكي از قطب هاي كشاورزي در كشور محسوب مي شود اين منطقه از نظر توليد خيارسبز ، گوجه و هندوانه در كشور معمولاً رتبه اول تا سوم و از نظرتوليد كل محصولات كشاورزي آبي معمولاً مقامي بين بيستم تا سي ام كشور را داراست كه در صورت حل مشكلات كشاورزان مي توان براي آن مقامي يك رقمي را پيش بيني نمود در ذيل برخي از اين مشكلات را مي آوريم :

الف : - عدم وجود پايانه هاي باربري و حمل و نقل مناسب محصولات .

ب : بالا بودن هزينه توليد محصولات

ج : عدم توجه به امر صادرات

د : عدم وجود سردخانه هاي بزرگ

هـ : عدم توجه به طرح هاي آبخيزداري

سيماي دامپروري

شرايط اقليمي شهرستان كهنوج بستر مناسبي را براي پرورش دام به خصوص در اطراف جاز موريان فراهم آورده است در اين منطقه به جز شتر كه تنها در مناطق قلعه گنج و رودبار پرورش داده مي شود تقريباً در همه جا پرورش گاو و گوسفند و بز رواج دارد . نگهداري دام در اين منطقه بيشتر به منظور استفاده از گوشت و شير و همچنين صرفه اقتصادي آنهاست و چون اين ناحيه فاقد صنايع شير مادر است صاحبان دام ، شير دام هاي خود به مصرف شخصي مي رسانند و مازاد آنرا به صورت ماست وارد بازار مصرف مي نمايند .

نژاد بزها و گوسفندهاي اين ناحيه نژاد بومي و كرماني است . البته بُز بيتال پاكستاني نيز به دليل سازگاري با محيط پرورش داده مي شود كه در حال حاضر نژاد بُز بيتال با بزهاي بومي منطقه در آميخته است . نژاد گاوهاي اين ناحيه نيز بومي است كه براياصلاح نژاد گاوهاي بومي از گاو نژاد جرزي استفاده شده است چرا كه اين نژاد از نظر چثه تقريباً هم اندازه گاوهاي بومي و همچنين شيرش داراي درصد چربي بالايي است و سازگاري خوبي هم با محيط دارد .

در اين منطقه پرو رش شتر نيز رواج دارد كه از آن در گذشته براي بار كشي استفاده مي كردند ولي اكنون به خاطر گوشت و صرفه اقتصادي از نگهداري مي كنند ، از شتر جماز نيز براي مسابقات و سواركاري استفاده مي كنند ، خصوصيات ممتازي كه پرورش شتر نسبت به ديگر دامها دارد اين است كه شتر وابستگي به مرتع و اجتياجي به تغذيه دستي ندارد و همچنين نگهداري آن هزينه بر نيست . در اين شهرستان پرورش مرغ به دليل گرمي هوا و هزينه بالاي نگهداري آن بازدهي اقتصادي ندارد به همين دليل مرغ رواج چنداني ندارد و اين ناحيه فاقد مرغداري صنعتي مي باشد.

پرورش ماهي نيز صنعت نوپايي است و تنها مركز پرورش ماهي ، رورش ماهي آبسردوئيه در اسلام آباد و در جوار رودخانه هليل رود واقع است كه اين مركز پرورش ماهي وابسته به سپاه پاسداران مي باشد .